26 بهمن 1401 | آموزشی ناشران

اشتباهات رایج در افیلیت مارکتینگ

عموم صاحبان رسانه می‌توانند یک ناشر موفق در برنامه همکاری در فروش (افیلیت مارکتینگ) باشند و از این طریق کسب درآمد نمایند. ولی این موضوع نیازمند آگاهی و اطلاع از برخی تصورات نادرست موجود در این کسب و کار بوده تا به موجب اجتناب از آنها و چگونگی مدیریت مسیر پیش رو، بهترین نتیجه در بهینه‌ترین زمان ممکن حاصل گردد. لذا اگر اقدامات صورت گرفته شما به عنوان یک ناشر، نتیجه مساعدی در بر نداشته، ممکن است بخواهید فهرست 10 اشتباه رایج در افیلیت مارکتینک را مطالعه نمایید.

در ادامه 10 اشتباه اصلی ناشرانی که به تازگی برنامه افیلیت مارکتینگ خود را شروع نموه‌اند و یا ناشرانی که نتیجه مطلوبی از این برنامه نداشته‌اند، مورد بررسی قرار می‌گیرد:

1- کسب درآمد زودهنگام

عجله برای کسب درآمد اولین اشتباه رایج در افیلیت مارکتینگ است. تعداد زیادی از ناشران مبتدی گمان می‌کنند با راه‌اندازی یک رسانه و درج تبلیغات یک فروشگاه، کسب درآمد خواهند نمود. این در حالیست که یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های یک رسانه خوب، تعداد مخاطبان و بازدید‌کنندگانی است که به واسطه تولید محتوای مستمر و با کیفیت، خلق ارزش افزوده، اشتراک نظر و ایجاد اطمینان به مطالب و نظرات ارائه شده، جذب یک رسانه می‌شوند. بازدید‌کنندگان پس از رضایت از راهنمایی‌ها و نظرات درج شده در یک رسانه، به مخاطبی وفادار تبدیل شده و همواره  دنباله‌رو آن رسانه خواهند بود. لذا درج هر تعداد تبلیغات، بدون ارزش افزایی و ایجاد حس اطمینان، مخاطبی در بر نخواهد داشت و در نهایت آنچه حاصل می‌شود، ناامید کننده خواهد بود. یک محتوای خوب و کارآمد، در بین کاربران به اشتراک گذاشته می‌شود و پس از مدتی تعداد بازدیدکنندگان و مخاطبان رسانه افزایش خواهد یافت و به همین موجب نیز تبدیل مخاطب به مشتری و افزایش این نرخ، در ادامه صورت می‌پذیرد.

2- SEO (بهینه‌سازی موتورهای جست‌و‌جو)

کلید واژه‌ها ساده‌ترین و در عین حال مهندسی شده‌ترین عبارات، موضوعات و عناوینی هستند که وظیفه اساسی در معرفی محتوای یک رسانه را بر عهده دارند. کلید واژه‌ها پیوند‌دهنده عبارات جست‌و‌جو شده در موتورهای جست‌و‌جو و محتواییست که در یک رسانه برای رفع نیازهای احتمالی درج شده است. هر چه این کلمات جامع‌تر، دقیق‌تر و نزدیکتر به زبان کاربران در نظر گرفته شود، شانس نمایش رسانه در پیشنهادات اول موتورهای جست‌و‌جو و مراجعه کاربران برای مطالعه مطالب رسانه بیشتر خواهد بود. به همین دلیل است که توسعه لیست کلید واژه‌های رسانه، یکی از مهمترین اقداماتی است که در بهینه‌سازی موتورهای جست‌و‌جو و در دسترس‌ قرار گیری بیشتر رسانه‌ها می‌بایست در نظر گرفته شود. بر همین اساس نادیده گرفتن این موضوع نه تنها برای وب‌سایت‌ها بلکه برای برنامه‌هایی مانند اینستاگرام و یوتیوب (به صورت هشتگ) به صورت مستقیم در جذب مخاطب تاثیر منفی خواهد داشت.

3- تبلیغ و معرفی محصولات اشتباه

انتخاب محصول برای تبلیغ و بازاریابی می‌بایست با دقت عمل و هوشمندی انجام پذیرد. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که در واقع محصولات انتخاب شده معرف فضای کلی یک رسانه بوده و ارتباط مستقیمی با موفقیت آن رسانه دارد. در نظر گرفتن اینکه آیا محصول درج شده در یک رسانه، پاسخگوی نیاز مخاطبان خواهد بود؟ آیا بازدیدکنندگان به آن محصول و محتوای مربوط به آن علاقه‌مند هستند؟ و سوالاتی از این دست، تاثیر به‌سزایی در انتخاب محصولات خواهد داشت.

پس از بازخورد مثبت بر روی محصول منتخب، تمرکز بر روی همان دسته‌بندی بسیار مهم بوده و تبلیغ محصولات متفرقه یا نامرتبط، صرفا به جهت تعداد مخاطبان و فروش بیشتر، می‌تواند منجر به از بین رفتن حس اعتماد مخاطبان و در نتیجه ریزش آنها شود.

4- تمرکز بر روی محصولات گران قیمت و یا پر‌فروش

فعالیت بازاریابی و تبلیغات یک رسانه نباید صرفا با محوریت قیمت کالا بلکه می‌بایست با تمرکز بر ارزش آن کالا و میزان تاثیرگذاری آن بر روی مجموعه نیازهای کاربران برنامه‌ریزی شود. این استراتژی به این معنا نیست که محصولات گران قیمت نیازی به بازاریابی ندارند! بالعکس بازاریابی این دسته از محصولات در کنار محصولات مکمل می‌تواند تاثیر به‌سزایی در جذب مخاطب به همراه داشته باشد. مثال بارز این استراتژی، بازاریابی دوربین عکاسی در کنار متعلقاتی همچون لنز، شارژر، کابل رابط، محافظ برق، کیف، کتاب‌های آموزشی و … می‌باشد. نکته مهم دیگر، در نظر گرفتن توان اقتصادی عموم کاربران در تهیه محصولات است. لذا یک بررسی هوشمندانه در انتخاب محصولات، نتیجه‌ای جز بهبود تعداد مخاطبان را همراه نخواهد داشت. در کنار همین موضوع، اصرار به بازاریابی محصولات پر‌فروش یک فروشگاه، منجر به قرار گرفتن رسانه در یک رقابت تنگاتنگ با سایر رسانه‌های بازاریاب آن محصول شده و اگر محتوای رسانه از کیفیت و یا تعداد مخاطبان خاصی بی‌بهره باشد، شانس مراجعه به مطالب آن رسانه بسیار کم خواهد بود.

5- عدم اندازه‌گیری عملکرد رسانه

حفظ کیفیت یک رسانه خوب مستلزم نظارت مداوم بر عملکرد آن رسانه و بررسی رفتار مشتریان بر همین اساس است. اگر برای اندازه‌گیری معیارهای تاثیرگذار زمانی تخصیص نیابد، راهی برای اطلاع صحیح از عملکرد رسانه در دسترس نخواهد بود. آشنایی و استفاده از گوگل آنالیتیکس یکی از ابزارهای کارآمد و دردسترس برای اطلاع و ردیابی از دیتای ورودی یک رسانه بوده و کمک شایانی در بهینه‌سازی آن به همراه خواهد داشت.

6- عدم اطلاع کامل از محصولات

اطلاع کامل از مشخصات یک محصول و تهیه محتوا برای آن، به طور مستقیم باعث حصول حس اعتماد در کاربر شده و متعاقبا نرخ تبدیل کاربر به مشتری افزایش می‌یابد. در نقطه مقابل اگر محصول منتخب برای بازاریابی بدون هیچ اطلاع دقیقی از مشخصات آن و صرفا در جهت فروش کالا صورت پذیرد، تجربه نامطلوبی برای مخاطب داشته و در نهایت فعالیت رسانه ثمربخش نخواهد بود. یک نکته همواره می‌بایست در نظر گرفته شود که خرید و معامله خانه از طریق یک بنگاه معاملات ملکی، در حالتی که اطلاعات نادرست، خود ساخته و یا ناقصی به مراجعه کننده منتقل شود، منجر به ایجاد حس عدم اطمینان و اعتماد شده و مطمئتا مراجعه کننده جویای مرجع دیگری خواهد شد که از اطلاعات دریافتی اطمینان خاطر بدست آورد. یعنی ممکن است همان خانه توسط یک بنگاه دیگر و صرفا به جهت تبادل اطلاعات صحیح و کارآمد، با مراجعه کننده معامله شود!

7- کپی‌برداری از آنچه دیگران انجام می‌دهند

اغلب کاربران تجربه مشابهی در بازدید از وب‌سایت‌هایی با مطالب کاملا یکسان (!) را داشته‌اند که قطع به یقین این موضوع باعث ایجاد حس عدم اطمینان در کاربر شده و در نهایت مراجعات بعدی به آن رسانه و یا وب‌سایت تحت شعاع قرار می‌گیرد. الهام گرفتن از فضا و مطالب یک رسانه موضوعی کاملا متفاوت از کپی‌برداری از آن رسانه  است. لذا خلق محتوای منحصر به فرد و حساب شده باعث بهبود هر چه بیشتر تجربه کاربران و جذب آنها به یک رسانه می‌شود. خلاقیت در تولید محتوا، خلق جلوه‌های نمایشی (به عنوان مثال ویدیوهای un-boxing و …) و ایده‌گرفتن از نمونه‌ رسانه‌های موفق داخلی و خارجی، منجر به ایجاد تجربه‌ای مطلوب برای کاربران و شکل‌گیری وفاداری طرفین خواهد بود و در نتیجه نرخ تبدیل کاربر به مشتری افزایش خواهد یافت.

8- عدم ایجاد حس نیاز به کالا و تمرکز بر روی ظاهر

یکی از موارد کمک‌کننده در بهبود تجربه کاربران و ایجاد تعامل بین تبلیغ‌کننده کالا و کاربر و در نهایت تبدیل کاربر به مشتری، در نظر گرفتن و پرداختن به جنبه‌هایی از کالاست که چگونه باعث رفع نیاز کاربران و یا تسهیل یک فرآیند می‌شود. کاربران در مرحله اول ممکن است جذب ظاهر یک کالا شوند ولی آنچه اغلب باعث تصمیم نهایی برای خرید کالاست، مطلع شدن از چگونگی رفع نیازهای احتمالی به موجب خرید یک کلاست.

9- تمرکز بر روی فروش کالا

یکی دیگر از مواردی که به صورت معکوس بر روی جذب و حفظ مخاطبان یک رسانه تاثیر دارد، تمرکز آن رسانه بر روی فروش کالا و نه بر روی اطلاع‌رسانی و کمک‌رسانی و تاثیر در تصمیم مخاطب است. بطور قطع خرید کالا در بستر فروشگاه‌های آنلاین صورت می‌پذیرد ولی آنچه یک رسانه را واسط فروشگاه و کاربر می‌کند، قطعا ارزش افزوده‌ایست که به موجب محتوای رسانه به کاربر مننقل می‌شود و آن رسانه را به مرجع تصمیم‌گیری کاربر تبدیل می‌کند.

10- تمرکز بر روی کمیت

تمرکز بر روی تعداد مطالب، درج لینک‌های متعدد و بی‌توجهی به کیفیت محتوا، یکی دیگر از موارد تاثیر گذار در جذب و حفظ کاربران یک رسانه است. هرچه سطح کیفی مطالب ارائه شده در یک رسانه بیشتر باشد، حس تعامل بیشتری به کاربر منتقل شده و در نهایت تبدیل کاربر به مشتری محقق می‌گردد.

کلام آخر

مطمئنا اشتباهات رایج در افیلیت مارکتینگ محدود به موارد فوق نیست و بسته به نوع رسانه، پلتفرم همکاری در فروش، فروشگاه مرجع و سایر فاکتورهای تاثیرگذار، عناوینی دیگری نیز شناسایی می‌شوند. هدف این مقاله نیز ایجاد ترس و پیچیدگی نبوده بلکه تلاش شده تا آنچه عموما منجر به عدم موفقیت صاحبان رسانه می‌شود، هدف قرار گیرد تا  به موجب رعایت آنها، بهترین نتیجه برای تمام طرفین ذینفع حاصل شود.

0 نظر

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.