دیجیتال مارکتینگ برای FMCG | در تمام صنایعی که نیاز به ترفیع و تبلیغ دارند، FMCG یکی از صنایعی است که بیشترین نیاز را دارد. در بین بسیاری از رقابتهای جدیدی که در حال پدید آمدن است، برندهای FMCG باید با استراتژیهای قوی و درست خود را به صورت آنلاین شناسانده کنند.
دیگر فقط تحقیق و جستجوی راههای جدید برای بازاریابی آنلاین محصولاتشان کافی نیست. پیادهسازی آنها و مطابق ترند روز بودن چیزی است که اهمیت دارد. در این مطلب از آکادمی افیلیو، راهها، شیوهها و نمونههایی از استراتژیهای بازاریابی دیجیتال مناسب برای FMCGها را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
دیجیتال مارکتینگ برای FMCG
FMCG مخفف چیست؟ منظور از آن چیست؟
FMCG مخفف عبارت Fast-Moving Consumer Goods است. صنعتی است که در آن محصولات به گونه ای طراحی می شوند که به سرعت و با قیمت های پایین به فروش برسند، به طوری که حاشیه سود کم و تعداد بالایی از فروش وجود داشته باشد.
برای درک بهتر و آشنایی با چند نمونه میتوانید محصولات FMCG را بهعنوان غذا، نوشیدنی، اقلام بهداشت شخصی یا لوازم نظافت در نظر بگیرید. در فارسی اغلب از معادل کالای تند مصرف برای FMCG استفاده میشود.
منظور از بازاریابی FMCG چیست؟
FMCG “تند مصرف” در نظر گرفته می شود زیرا این کالاها ماندگاری کوتاهی دارند: یا به دلیل تقاضای بالای مصرف کنندگان یا به دلیل اینکه محصول به سرعت خراب یا فاسد می شود. این شامل مقوله هایی مانند غذا و نوشیدنی، محصولات پاک کننده، لوازم آرایشی و مراقبت شخصی و همچنین داروهای بدون نسخه است. تقریباً همه افراد در سراسر جهان هر روز از محصولات FMCG استفاده می کنند. مهمتر از همه، FMCG ها بزرگترین بخش از کالاهای مصرفی را تشکیل می دهند.
برای چندین دهه، صنعت FMCG از موفقیت قابل توجهی برخوردار بوده و به عنوان یک بازار کارآمد شامل برندهای متعدد شناخته میشود. این موفقیت بیشتر مدیون یک مدل خلق ارزش پنج نکتهای است که به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. شرکت های FMCG کارهای زیر را انجام دادهاند:
آنها نوآوری در محصول و ایجاد برند در بازار تولید انبوه را به خوبی انجام دادند.
آنها با موفقیت روابطی با سایر خرده فروشان و خواربارفروشان انبوه ایجاد کردند که دسترسی به مصرف کنندگان را فراهم می کنند.
آنها به موقع به بازارهای کشورهای در حال توسعه نفوذ کردند و با ثروتمندتر شدن مصرف کنندگان دسته بندی های خود را گسترش دادند.
آنها مدل های عملیاتی خود را برای کاهش هزینه و اجرای مداوم طراحی کردند.
آنها با ادغام و جذب سایر شرکتها راهی برای بزرگتر کردن بازارشان و ایجاد زمینه ای برای رشد ارگانیک ایجاد کردند.
اما اکنون پنج ستون استراتژیک که به موفقیت صنعت FMCG دامن زدند، بسیاری از قدرت خود را از دست داده اند و با تغییر رفتارهای مصرف کننده و تغییر کانالهای مورد استفاده، صنعت FMCG با فشار زیادی روبرو است.
نسل جدید با نسل گذشته تفاوت زیادی دارد. بنابراین استانداردهای بازاریابی گذشته باعث میشود که برندهای انبوه و کانال های انبوه دیگر امروزه مناسب نباشند. نفوذ و گسترش دستگاههای دیجیتال، نحوه تعامل برندها و مصرفکنندگان با یکدیگر را متحول میکند.
برای بقا و برنده شدن در دهههای آینده، شرکتهای FMCG باید اتکای خود به کانالهای انبوه آفلاین را کاهش دهند، از روندهای مبتنی بر فناوری استقبال کنند و از علایق نسل جدید و بازاریابی دیجیتال برای رشد سریع استفاده کنند. علاوه بر این، برندهای FMCG باید فروش آنلاین را به عنوان بخشی از تجارت اصلی خود در نظر بگیرند و موفقیت خود را در بازار آنلاین به حداکثر برسانند.
چگونه بازاریابی دیجیتال می تواند برای برندهای FMCG مفید باشد؟
گنجاندن یک استراتژی بازاریابی دیجیتال درست در آمیخته بازاریابی مزایای بسیاری را برای برندها ایجاد میکند. چند مورد از این مزایا را بررسی میکنیم.
۱. به شناخته شدن برند شما کمک می کند
بخش FMCG با تنوع زیادی از محصولات مشابهی که دارد طیف گسترده ای را برای انتخاب به مصرف کنندگان ارائه می دهد. یکی از بزرگترین مزایای داشتن یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر این است که به برندها کمک می کند تا یک هویت برند منحصر به فرد ایجاد کنند. این به مصرفکنندگان کمک میکند تا نظری مثبت درباره برند داشته باشند، که در نهایت بر تصمیم خرید آنها تأثیر میگذارد.
۲. روشی نوآورانه برای نمایش برند شما فراهم میکند.
در بازاریابی سنتی برای FMCGها، ظاهر و دیده شدن محصول یکی از مهمترین عواملی است که بر تصمیمات خرید تأثیر می گذارد. مصرفکنندگان تحت تاثیر حس بینایی خود هستند و هر چه بستهبندی شما جذابتر باشد، احتمال جلب توجه مصرفکنندگان بیشتر میشود. به همین ترتیب، بازاریابی دیجیتال برای شرکت های FMCG را می توان به عنوان یک نمایشگر قفسه مجازی در نظر گرفت. این حتی موثرتر از یک نمایش فیزیکی است زیرا به شما کمک می کند به مخاطبان هدف خاص خود دست پیدا کنید و استراتژی بازاریابی شما را مقرون به صرفه تر میکند. این امر باعث افزایش آگاهی از برند و در جلو ذهن بودن برند میشود که میتواند بر تصمیمات خرید تأثیر بگذارد. مانند قفسه های فیزیکی، دیجیتال مارکتینگ همچنین به شما امکان می دهد محصولات خود را متناسب با زمینه قرار دهید. برای مثال از طریق ابزارهای تبلیغاتی مانند تبلیغات گوگل، میتوانید محصولات خود را در حالی که مشتریان در دستههای مشابه جستجو میکنند به نمایش بگذارید. به عنوان مثال، اگر شما یک برند مراقبت از پوست هستید، میتوانید تبلیغات خود را در وبلاگهای زیبایی که مشتریان شما در آن حضور دارند نمایش دهید.
3. به شما کمک میکند در مورد مصرف کننده بینش به دست آورید و ROI را افزایش دهید
یکی از بزرگترین مزیت های دیجیتال مارکتینگ نسبت به بازاریابی سنتی این است که به شما کمک میکند تمام جنبه های فعالیتهای بازاریابی خود را ردیابی کنید. برندهای FMCG مبالغ زیادی را صرف بیلبورد، تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات چاپی، تبلیغات رادیویی و موارد دیگر می کنند. با این حال، اندازه گیری اثرگذاری و نتیجه این کمپین ها بسیار دشوار است. در حالی که میتوان ارقام را با گمانهزنی ایجاد کرد، هیچ راهی برای رسیدن به یک جواب درست و دقیق وجود ندارد.
از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال به شما کمک می کند تا همه جنبه های کمپین خود را ردیابی و اندازه گیری کنید. با کمک ابزارهای تحلیلی، برندها می توانند اطلاعات مربوط به تعداد نمایشها، کلیکها، تبدیل ها و موارد دیگر را به دست بیاورند. همچنین این امکان را به آنها میدهد که دقیقاً بفهمند کدام تبلیغ مصرف کننده را ترغیب به خرید کرده است. تجزیه و تحلیل پیشرفته حتی می تواند به شما امکان دهد بینش عمیقی در مورد مصرف کننده به دست آورید. این که او چه رفتارها و عادتهایی دارد، چه موضوعاتی برایش جذاب هستند، ویژگیهای جمعیت شناختی او چیست و… . این می تواند به شما کمک کند تا کمپینها و محتوایی ایجاد کنید که برای مخاطب هدف شما واقعاً جذاب باشد. با کمک ردیابی پیشنهادات در بازاریابی دیجیتال، برندهای FMCG می توانند استراتژیهای خود را اصلاح کنند و آن را مقرون به صرفهتر کنند.
۴. استفاده از تلفن همراه رو به افزایش است و شما نباید از آن غافل شوید.
خریدهای آفلاین ممکن است همچنان بخش عمده ای از فروش FMCGها را تشکیل دهند، اما آینده متعلق به تلفنهای همراه است. تلفن های همراه و اینترنت پرسرعت و مقرون به صرفه تقریباً در همهجا نفوذ کرده است. بخش قابل توجهی از مصرف کنندگان محصولات FMCG را به صورت آنلاین و از طریق برنامه های مختلف خریداری می کنند و این تعداد مدام در حال افزایش است. روندهای بازاریابی دیجیتال در FMCG باید با حجم فزاینده مشتریانی که ترجیح می دهند به صورت آنلاین خرید کنند، همگام باشد. اگر برندها استراتژی دیجیتال FMCG خود را در حال حاضر مشخص نکنند، در آینده شاهد مشکلات جدی خواهند بود.
چند ایده خلاقانه برای استراتژی بازاریابی دیجیتال FMCG
۱. حضور خود را در رسانه های اجتماعی قدرت ببخشید
فعال بودن در رسانه های اجتماعی به FMCGها اجازه می دهد تا با مصرف کنندگان به صورت آنلاین ارتباط برقرار کنند و اطلاعات مربوط به محصولات خود را به اشتراک بگذارند. از میان بسیاری از مؤلفههای یک استراتژی بازاریابی دیجیتال FMCG، رسانههای اجتماعی از مهمترین آنها است.
استفاده از رسانه های اجتماعی به شرکت های FMCG کمک می کند تا نسبت به برندشان آگاهی ایجاد کنند و پایگاه مشتریان را توسعه دهند. همچنین رسانههای اجتماعی میتوانند تأثیر زیادی بر فروش داشته باشند، زیرا برندهایی که در چنین پلتفرمهایی دیده میشوند، میتوانند سریعتر راه انتخاب شدن توسط مشتریان را طی کنند.
برندهای FMCG از رسانه های اجتماعی برای اهداف مختلفی استفاده می کنند، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
اطلاعات محصول را به اشتراک بگذارید
می توانید USP محصولات خود را ارائه دهید (پیشنهاد منحصر به فرد فروش، به عنوان مثال نقاطی که شما را از رقبا متمایز می کند)، ویژگی ها را نشان دهید، پیشنهادها را تبلیغ کنید، یا به سادگی موجود بودن را اعلام کنید.
ParmCrisps از رسانه های اجتماعی برای برقراری ارتباط در مورد مواد مغذی محصولات خود استفاده می کند:
ایسلند فودز از رویکرد مستقیمی استفاده میکند و آفر فعلی را نمایش میدهد:
ویدیوهای “چگونه” (how-to) را به نمایش بگذارید
کلیپ های ویدیویی با معرفی روشهای کوتاه و خوب، دستور العمل پخت ، یا انواع آموزشها می توانند علاقه بیشتری به محصولات شما ایجاد کنند.
با مشتریان تعامل کنید
از رسانه های اجتماعی برای جمع آوری بازخورد و پاسخ به نظرات یا پیام های مخاطبان استفاده کنید
لورآل پاریس در ارتباطات خود به حلقه های تعامل (پاسخ دادن و تشویق به اظهار نظر بیشتر) متکی است:
Vimto با یک پست ساده از دنبال کنندگان خود بازخورد و طعم مورد علاقه آنها را می خواهد.
دادههای به دست آمده میتواند برای ویمتو در زمینههای مختلف ارزش ایجاد کند، مثلاً توسعه محصول.
برندهای FMCG همچنین از سوالاتها، کوییزها و نظرسنجی در رسانه های اجتماعی استفاده می کنند.
در طول فصل کریسمس، Maltesers در مورد طعمهای شکلات کریسمس رایگیری سریعی برگزار کردند. با این کار آنها نه تنها توانستند بازخورد دریافت کنند، بلکه محصول نسبتا جدید خود (شکلات سفید و شیری) را نیز به مخاطبان معرفی کردند.
مسابقه برگزار کنید
از آنجایی که وایرال یا ویروسی شدن در رسانه های اجتماعی می تواند محتوای شما را نیز شامل شود، چرا مشتریان بالقوه خود را با یک رقابت ساده تشویق نکنید؟
Just Milk تصمیم گرفت در یکی از مسابقات خود دو صندلی کمپینگ تاشو (حداقل هزینه) بدهد و تقریباً 200 واکنش، بیش از 200 پاسخ و 60 اشتراک در رسانههای اجتماعی ایجاد کرد.
دستیابی به مخاطب خوب و هدفمند با تقریباً ۵۰ دلار؟ بسیار عالی است.
۲. یک استراتژی محتوا توسعه دهید
داشتن یک استراتژی محتوا برای شرکتهای FMCG ضروری است. آنها باید محتوای ارزشمندی تولید کنند که مشتریان را درگیر کند و به شرکتها کمک کند تا برندشان را بسازند. محتوا میتواند به شکل پستهای وبلاگ، ویدئو، اینفوگرافیک یا، همانطور که قبلاً اشاره کردیم، بهروزرسانیهای رسانههای اجتماعی باشد.
شرکتهای FMCG باید اطمینان حاصل کنند که محتوای آنها علاوه بر اینکه مرتبط و ارزشمند است، با لحن و سبک هویت برندشان نیز مطابقت دارد. بسیار مهم است که محتوا با مخاطب هدف مرتبط باشد و برای آنها ارزش ایجاد کند.
به عنوان مثال، Heinz تصمیم گرفت محصولات خود را با ایجاد آگاهی درباره آنها به عنوان مواد تشکیل دهنده برخی از دستور العمل ها، بیشتر در معرض دید قرار دهد.
علاوه بر این، یک استراتژی بازاریابی دیجیتال FMCG باید لحن خاص خود را داشته باشد و دستورالعمل های برند باید در همه کانال های آنلاین رعایت شود.
Innocent Drinks تصمیم گرفته است در پستهای خود در رسانههای اجتماعی شوخطبع و با رویکردی بیپروا نسبت به محتوای خود رفتار کند. آنها به جای اینکه فقط یک “صفحه درباره نوشیدنی” باشند، صفحه فیس بوک خود را بسیار طنز و بریتانیایی نگه داشتهاند.
۳. طراحی وب سایت
حتی اگر ممکن است برای بسیاری غیر ضروری به نظر برسد، وب سایتها برای برندهای FMCG یک باید هستند. می توان از آنها به روشهای متفاوتی استفاده کرد، برای ارائه اطلاعات در مورد شرکت و محصولات آن، یا می توان از آنها برای هدایت ترافیک به پروفایل های رسانه های اجتماعی و یا فروشگاه آنلاین برند استفاده کرد.
یک وب سایت خوب باید به راحتی قابل پیمایش باشد و تمام اطلاعات مورد نیاز کاربران را ارائه دهد. با این حال، وبسایتها همچنین میتوانند به عنوان مکانی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اهداف و مأموریت، مشارکت، همکاری یا حتی موقعیتهای شغلی شرکت باشند.
در ادامه می توانید نمونه ای از وب سایت Kleenex را مشاهده کنید. آنها فقط می توانستند یک وب سایت با توضیحات محصول یا اطلاعات تماس بسازند، اما در عوض آن را به یک پایگاه محتوای واقعی تبدیل کردند.
یک کار خوب این است که در هر صورت پیشاپیش نام دامنه را خریداری کنید (تا کسی نتواند آن را از شما بگیرد) و اگر قصد توسعه وب سایتی ندارید، تغییر مسیر ۳۰۱ را به یک دامنه خارجی ایجاد کنید، مثلاً پروفایل شما در شبکههای اجتماعی
به این ترتیب، هرکسی که www.YourBrandName.com را تایپ کند به طور خودکار به پروفایل رسانه اجتماعی فعال شما هدایت می شود.
۴. راهاندازی فروش اینترنتی
ممکن است برای هر برند FMCG ایجاد یک فروشگاه آنلاین امکان پذیر نباشد. برخی از آنها فقط از طریق بازارها یا فروشگاه های خواربارفروشی آنلاین در دسترس هستند، در حالی که برخی دیگر کاملاً به صورت آفلاین فعالیت می کنند. با این حال، فروشگاههای آنلاین راهی عالی برای FMCGها برای دستیابی به مشتریانی هستند که اطلاعاتی درباره محصول میخواهند اما زمان یا امکان گشت و گذار در راهروهای فروشگاههای فیزیکی را ندارند.
در هر صورت، برندهای FMCG میتوانند محصولات خود را به طور مستقیم و با حاشیه سود بالاتر از طریق فروشگاه آنلاین خود به مصرفکنندگان بفروشند، بنابراین اغلب این میتواند دلیل قانعکنندهای برای آنها باشد تا حداقل یک سایت فروشگاهی کوچک راهاندازی کنند.
این به مشتریان اجازه می دهد تا محصولات را به راحتی در خانه خود جستجو و خریداری کنند. در حالت ایدهآل، استفاده از فروشگاه آنلاین بدون توجه به دستگاهی که با آن بازدید انجام میشود، باید آسان باشد و اطلاعاتی در مورد محصولات مانند مواد تشکیل دهنده آنها و نحوه استفاده از آنها ارائه دهد.
۵. سرمایه گذاری در اینفلوئنسر مارکتینگ
برندهای FMCG میتوانند با استفاده از سفیران برند، که میتواند معادل اینفلوئنسر باشد، روابط طولانیمدت با مخاطبان هدف خود ایجاد کنند. 50 درصد از کاربران اینستاگرام ادعا می کنند که اگر تبلیغات برندها را در اینستاگرام ببینند، علاقه بیشتری در مورد برند نشان خواهند داد. شرکتهای FMCG میتوانند با سرمایهگذاری در این شکل از تبلیغات مانند اینفلوئنسر مارکتینگ، از این امر به نفع خود استفاده کنند.
همانطور که از نام آن پیداست، اینفلوئنسرها افرادی هستند که بر یک گروه هدف خاص تأثیرگذار هستند و می توانند برای گروهها جذاب باشند. اگر همکاری با آنها ادامه پیدا کندد، آنها می توانند سفیران برند شما شوند. اینفلوئنسرها میتوانند با تبلیغ یک برند و محصولات آن برند برای فالوورهایشان، مشتریان را در رسانههای اجتماعی جذب کنند. این یک روش عالی برای ترویج FMCG در سراسر جهان است.
6. به کارگیری UGC (محتوای تولید شده توسط کاربر)
بر کسی پوشیده نیست که اینفلوئنسر مارکتینگ و برنامه های سفیر برند نه تنها می توانند زمان بر باشند، بلکه منابع زیادی نیاز دارند و پرهزینه هستند. برخی از اینفلوئنسرها با همکاری های مبادله ای موافقت می کنند، در حالی که برخی دیگر صورتحساب قابل توجهی را برای فعالیت های تبلیغاتی خود برای شما ارسال می کنند.
محتوای تولید شده توسط کاربر می تواند یک راه حل عالی برای برندهای FMCG باشد که به دنبال استفاده از پست های طبیعی برای تبلیغ محصولات خود هستند. با ارائه مشوقی کوچک، برندها می توانند تعداد بسیار زیادی عکس و کامنت و …. را به دست آورند که با کسب اجازه از کاربران می توانند از آنها در رسانههای خود استفاده کنند.
Who Gives A Crap یک برند لوازم بهداشتی از استرالیا است. آنها مشتریان خود را تشویق می کردند تا عکس هایی از تزئینات کریسمس ساخته شده از بسته بندی های دستمال توالت این برند را برای آنها بفرستند.
PG Tips، یک برند چای در بریتانیا، انتشار مجدد محتوای “نوشنده”های خود را به یکی از ارکان استراتژی بازاریابی دیجیتال FMCG خود تبدیل کرد.
۷. استفاده از تبلیغات پولی
برندهای FMCG می توانند کمپین های بازاریابی خود را با تبلیغات پولی تقویت کنند. از بین تمام شبکه هایی که می توانند استفاده کنند، تبلیغات گوگل، فیس بوک و اینستاگرام محبوب ترین آنها هستند.
برندهای FMCG می توانند از تبلیغات پولی برای دسترسی به مخاطبان بیشتر استفاده کنند. کمپین ها در رسانه های اجتماعی را می توان برای تبلیغ محصولات، ایجاد آگاهی از برند و ایجاد سرنخ استفاده کرد.
یکی از مزایای تبلیغات پولی این است که پس از بهینه سازی، شامل هدف گذاری دقیق و هزینه کم است. با این حال، با محدودیتهای روزافزونی که برای ردیابی و هدفگیری توسط قوانین ایجاد میشود ، این امر چالشبرانگیزتر میشود. توانایی ردیابی تبدیلها در وب و برنامههای دستگاههای iOS 14 محدود شده است همه اینها نه تنها بر عملکرد تبلیغات، بلکه بر هزینه آنها نیز اثر می گذارد.
با در نظر گرفتن همه این موارد، تبلیغات پولی ارزش اضافه شدن به استراتژی بازاریابی دیجیتال FMCG خود را دارد تا دامنه و قدرت آن را افزایش دهید، اما فقط به آن متکی نباشید.
چالشهای پیش روی FMCGها در دیجیتال مارکتینگ
شرکتهای FMCG در رابطه با استراتژیهای بازاریابی دیجیتال خود با چند چالش منحصر به فرد روبرو هستند. یکی از بزرگترین آنها این است که آنها باید برای فضای قفسه و جلب توجه مصرف کنندگان با یکدیگر رقابت کنند.
FMCGها در مورد استراتژی های بازاریابی دیجیتال خود باید خلاق باشند، چون آنها اغلب مانند سایر صنایع طرفداران پر و پا قرص ندارند.
محصولات FMCG اغلب به عنوان کالای مصرفی در نظر گرفته می شوند، به این معنی که مردم به برند خاصی وفادار نیستند و بسته به ارزان ترین یا راحت ترین گزینه، مکررا بین برندها جابه جا می شوند.
و این اتفاق می تواند اغلب، بدون هیچ هشداری و در مقیاس قابل توجه اتفاق بیفتد.
FMCGها همچنین ممکن است حضور جهانی داشته باشند، بنابراین آنها باید تفاوتهای فرهنگی را هنگام ایجاد استراتژی های بازاریابی دیجیتال خود در نظر بگیرند. به عنوان مثال، در سال 2020، نستله ادعا کرد که 25000 محصول و 2000 برند را از مجموعه خود بررسی کرده تا «هر گونه تغییر مورد نیاز در تصویر یا زبان را شناسایی کند». در آفریقا، برچسب غذای کودک Gerber عکسهای بامزهای از نوزادان را نشان میداد، بدون اینکه شرکت متوجه شود که بسیاری از مصرفکنندگان قادر به خواندن نیستند و برای یافتن آنچه داخل آن است به عکسهای روی تکیه میکنند، که بچه های پوره شده از آن دریافت میشده.
و در پایان، محصولات FMCG اغلب نمی توانند در سایت فروش اینترنتی برند قرار گیرند زیرا باید به سرعت فروخته شوند و نمی توانند از زمان تحویل طولانی استفاده کنند.
به طور خلاصه: موانع زیادی وجود دارد که شرکتهای FMCG باید دائماً با آنها دست و پنجه نرم کنند، اما زمانی که با آنها مقابله کنند، اقیانوس کاملی از فرصتها پیش روی آنها قرار میگیرد.
سوالات متداول
1. استراتژی بازاریابی دیجیتال برای برندهای FMCG به چه چیزی اشاره دارد؟
استراتژی های بازاریابی دیجیتال FMCG به برندها این امکان را می دهد که در آغاز با مشتری بالقوه ارتباط مستحکم برقرار کرده و در مرحله نهایی آنها را به مصرف کننده تبدیل کنند.
۲. منظور از کالاهای FMCG چیست؟
کالاهای FMCG کالاهای تند مصرفی هستند که به سرعت و با قیمت نسبتاً پایین به فروش می رسند. به آنها کالاهای بسته بندی مصرفی یا CPG نیز گفته می شود.
3. چه محصولاتی در رده محصولات FMCG قرار می گیرند؟
رده FMCG شامل مواد غذایی و نوشیدنی ها، لوازم آرایشی و مراقبت شخصی، محصولات پاک کننده و … است. FMCG همچنین میتواند شامل لوازم الکترونیکی، داروهای بدون نسخه، نوشابه ها و شکلات ها شود.
4. چگونه می توانم یک استراتژی بازاریابی محتوایی برای FMCG ایجاد کنم؟
برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوا برای مارکهای FMCG، باید سفر مصرفکننده را برای انتخاب نقاط تماس مرتبط که باعث ایجاد تبدیل میشوند، درک کنید.
5. چرا بازاریابی دیجیتال در FMCGها مهم است؟
بخش FMCG مملو از محصولات مشابه است. یکی از مهمترین مزایای یک استراتژی بازاریابی دیجیتال خوب FMCG این است که به یک برند کمک می کند تا هویت منحصر به فردی برای خود ایجاد کند.